کشتن بقیه توسط داداشم
یک روز در خانه بودیم که ناگهان امیر عباس با یک تفنگ اسباب بازی آمد و شروع کرد به کشتن ماها ومی گفت کیو وما خودمان را به کشتن می زدیم.بعد از آن ادای سوپرمن رادر آورد وما از خنده دل درد گرفتیم.
بعد آن با شمشیر من آمد و مارا محکم میزد وکل بدن ما زخم شد.
و هر وقت ما از پای کامپیوتر بلند می شویم او روی صندلی می نشیند وکیبرد رامی زند.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی